اصل اصلش این بود که وقتی تست افسردگی آنلاین میدی، اگه نتیجهت مثبت بود، یه دستی، کَلّهای چیزی از تو صفحهی نمایشگر بیاد بیرون شروع کنه به حرف زدن باهات و درمان کردنت، وگرنه اینکه اون زیر مینویسه شما افسردگی حاد دارید و سریعاً به متخصص مراجعه کنید که واسه آدم افسرده نشد نون و آب! آدمی که افسردگی حاد داره که اگه حال داشت تا پیش متخصص بره، جاش میرف پنجره رو وا میکرد، گلدونا رو آب میداد، سلام همسایه رو جواب میداد و دیگه افسرده نمیشد. دیگه به هنگام شنا مثه یه دست و پاچلفتی به مسیر دهن کوسه نمیفتاد که! به جا اینکه افسرده باشه، آورده خبر راوی میشد، چرا غصه و غم رو واسه فردا نذاریم میشد!
نشد آقا، این رسم تستگیری نشد!
خوبیِ اینکه به هر کسی که ازت تقاضای وارد شدن به یه رابطه رو میکنه جواب منفی بدی تو اینه که میتونی سرنوشتِ اون آدما رو بعد از خودت دنبال کنی. دنبال کنی و حس کنی که چطور کم کم ازت دور و نسبت بهت سرد و بیتفاوت میشن.
به لطف شبکههای اجتماعی بعد از چتد وقت میتونی کامنتهای غریبههایی رو زیر پستاشون پیدا کنی که اسمایلی قلب گذاشتن و اسمایلی قلب پاسخ گرفتن؛ بعدترم که عکسهای دونفره و حتی سهنفرهشون!
خوبیش به اینه که میتونی سرنوشتشونو بدون خودت دنبال کنی و ببینی چطور بدون تو خوشبخت میشن.
خوبیش به اینه که ایمان میاری به فراموشی، به زمان، به اینکه زمان ما را با خود خواهد برد، به اینکه باد ما را با خود خواهد برد! بعدشم وامیسّی یه گوشه و با حالتِ من مرد تنهای شبمطور نگاه میکنی که چطور باد داره تو رو با خودش میبره!